چرا به عنوان یک صدابردار کار می‌کنید؟ مأموریت کاری خود را مشخص کنید!

هر فردی که در حوزه‌ی صدا کار می‌کند و به اصطلاح صدابردار نامیده می شود، مجموعه‌ی منحصربه‌فردی از تجربه، آموزش، آرمان و انگیزه دارد که با دیگران متفاوت است.

بنابراین احتمالاً هر یک از ما ممکن است پاسخ متفاوتی به این «چرا» بدهیم. چه چیزی باعث می‌شود خوب کار کنیم؟ چه چیزی به ما انگیزه می‌دهد؟

پاسخ به این پرسش که «چرا من در حوزه‌ی صدا کار می‌کنم؟» چه ارتباطی با شغل و برنامه‌ی کسب و کار من دارد؟ بیایید کمی به مسئله‌ی بیانیه‌ی مأموریت، چشم انداز و ارزش‌های کسب و کار شما به عنوان یک صدابردار در حوزه‌ی صدا بپردازیم.

صدابردار

پنج انگیزه یک صدابردار

چه به صورت تمام‌وقت و چه پاره‌وقت مشغول کار صدا باشید، احتمالاً انگیزه‌های شما در یک یا چند دسته‌ی زیر قرار می‌گیرند:

  1. گذران زندگی. این انگیزه می‌تواند از «پرداخت قبض‌ها» تا «ثروتمند شدن» را در بر گیرد. برخی افراد عمدتاً با پول و نیازهای مالی انگیزه‌ی کار پیدا می‌کنند. همه‌ی افراد به منبعی برای کسب درآمد احتیاج دارند. برای آنهایی که از قبل ثروتمند نیستند، گذران زندگی با انجام کاری که به آن علاقه دارند (مثل کار در حوزه‌ی صدا) جذاب است و می‌تواند انگیزه‌ی مثبتی باشد.
  2. برآورده کردن یک رویا. «من همیشه دوست داشتم در حوزه‌ی صدا کار کنم» یا «کاش بتوانم به صورت تمام وقت در صنعت صدا کار کنم…». شاید برخی از ما دوست داشته باشیم اسم مشتریان خود را روی تابلوهای شهر، دیسک‌های موسیقی یا جداول بیلبورد -Billboard charts- ببینیم. برخی هم ممکن است بخواهند در زمینه‌های تجاری یا پشتیبانی فنی کار کنند، اما همچنان دوست دارند کار در حوزه‌ی صدا را به عنوان یک شغل داشته باشند.
  3. به جا گذاشتن میراث. «وقتی از دنیا بروم دوست دارم مردم کارهای من (یا تأثیر من بر صنعت صدا) را به یاد داشته باشند.». اگر کمی به آینده نگاه کنیم، برخی از ما از اینکه یک شرکت یا مجموعه‌ی کاری راه‌اندازی کنیم که هویت یا حیات خاص خودش را داشته باشد، انگیزه می‌گیریم.
  4. سود رساندن به دیگران. «از خانواده‌ام مراقبت ‌کنم» یا «الهام بخش دیگران باشم…» برخی از ما فقط بر خانواده و دوستان خود تمرکز داریم، در حالی که برخی دوست دارند به صنعت، جوامع کاری یا کل جامعه سود برسانند.
  5. هجوم آدرنالین. «هیچ چیزی جای انرژی جمعیت در حین اجرای یک نمایش را نمی‌گیرد.» این مسئله در مورد زمانی که روی صحنه، پشت صحنه یا در میان مخاطبین کار می‌کنید، صدق می‌کند و می‌تواند یک انگیزه‌ی مثبت باشد.

دسته‌ی ششم می‌تواند «همه‌ی این موارد» باشد. نظرتان در مورد این‌ها چیست: «من همیشه دوست داشتم در حوزه‌ی صدا کاری انجام دهم که به بشریت کمکی کرده باشم. اگر موفق شوم، زندگی خوبی خواهم داشت و در کنار آن به عنوان یک فرد تأثیرگذار از من یاد خواهد شد. وقتی در یک اجرا صدای تشویق‌ها را می‌شنوم، متوجه هستم که این‌ها همه به خاطر موسیقی و صدای خوب است.»

به نظر ایده‌آل‌گرایانه می‌رسد؟ شاید، اما از آن بهتر این است که «شاید در حوزه‌ی صدای زنده مشغول به کار شوم چون از اینکه تا آخر عمر با کمترین دستمزد در مک دونالد کار کنم، خیلی بهتر است…»

مهندس صدا

اصول بهره وری برای یک صدابردار

این فرمول ساده در مورد تمام کسب و کارها صدق می‌کند: درآمد منهای هزینه ها برابر با سود است.

سود به زبان ساده یعنی پولی که بعد از پرداخت هزینه‌های اجرای کار، در اختیار کسب و کار باقی می‌ماند.

اگر کسب و کار شما یک نفره است، سود در واقع همان پولی است که می‌توانید خرج زندگی کنید: غذا، مسکن، لباس، تفریح، آموزش، و… .

برخی افراد با مفهوم سود مشکل دارند و حس می‌کنند سود حاصل از «کار سخت به خاطر پول» بسیار بد، سطح پایین، غیرهنری، ضد هنر، یا هرکلمه‌ی تحقیرآمیز دیگری است که به ذهن می‌رسد.

این‌ها اظهار نظرهایی در مورد این وضعیت هستند که در طول 30 سال به دست آمده‌اند:

  • جز در صورتی که از قبل ثروتمند باشید (تعداد کمی از افراد اینگونه هستند)، نیاز به کسب درآمد انگیزه‌ای برای کار کردن در حوزه‌ی صدا به عنوان صدابردار است.
  • مردم بلیت کنسرت، سی‌دی، کالاها یا محتوای تولید شده توسط آهنگسازها را می‌خرند که توسط افراد حوزه‌ی صدا پشتیبانی شده و صنعت آنها را ترویج می‌کند. هواداران با کیف پول خود رأی می‌دهند، یعنی آنها چیزی را می‌خرند که دوست دارند و به اجراها و نمایش‌هایی می‌آیند که از تماشای آنها لذت می‌برند.
  • قضاوت در مورد «خوب یا بد» بودن یک اجرای موسیقی از نگاه هنری، یک موضوع بسیار نظری است. چیزی که برای من جذاب است ممکن است برای شما جذابیتی نداشته باشد و این اصلاً ایرادی ندارد. همین تنوع باعث جالب شدن موضوع می‌شود. با این حال، کیفیت صدا را می‌توان به شکل عینی سنجید و رضایت مخاطب را در این زمینه بیشتر کرد.

منظور چیست؟ بی‌نقص بودن صدا، بی‌عیب بودن کسب و کار و موفقیت تجاری همه در کنار هم اتفاق می‌افتند. در کسب و کار صدای زنده، شما نباید کیفیت یا ارزش هنری را فدای پول کنید.

همچنین موفقیت صرفاً تجاری نمی‌تواند تضمین‌کننده‌ی نظرات مثبت منتقدین یا دیگر معیارهای موفقیت باشد. تورهای پرفروش لزوماً برنده‌ی جوایز فنی نمی‌شوند.

به خاطر داشته باشید که من اینجا در مورد جریان اصلی صحبت می‌کنم، نه استثناهایی که رسانه در مورد آنها تبلیغ می‌کند.

صدابرداری

بیانیه‌ی مأموریت

بیانه‌ی مأموریت به این سوال پاسخ می‌دهد که «چرا شما در این حوزه و در جایگاه یک صدابردار کار می‌کنید؟»

چه به صورت فردی کار کنید و چه گروهی، مالک یک کسب و کار کوچک در حوزه‌ی صدا باشید یا مدیریت یک شرکت بزرگ را بر عهده داشته باشید، پاسخ به این سوال شالوده‌ی برنامه‌ی استراتژیک شما خواهد بود.

و باز هم تکرار می‌کنیم که این موضوع در هر دو حالت تمام وقت و پاره وقت کاربرد دارد. بیایید نگاهی به برخی از دستورالعمل‌های مربوط به نوشتن بیانیه‌ی مأموریت بیندازیم.

من بیانیه‌هایی دیده‌ام که دو یا سه صفحه متن در هم و فشرده بوده‌اند. بیانیه‌های طولانی خوب نیستند، چون من و شما و دیگران آنها را به خاطر نمی‌سپاریم و ممکن است هنگام برنامه‌ریزی و اجرای کار، تأکید لازم روی بخش‌های مناسب انجام نشود.

  • بیانیه‌های کوتاه غالباً با مطالب توضیحی کامل می‌شوند.

این توضیحات بیشتر در قالب «بیانیه‌ی چشم انداز» و «بیانیه‌ی ارزش‌ها» ارائه می‌شوند. این یک راه خوب برای مقابله با وسوسه‌ی طولانی کردن بیانیه‌ی مأموریت است.

  • بیانیه‌ی مأموریت، نگاه شما به آینده‌ی صنعت یا بازار را توصیف می‌کند.

بیانیه‌های مأموریت، ترکیبی از پیش‌بینی‌ها، تحلیل روند و اطلاعات زمینه‌ای هستند.

  • بیانیه‌ی ارزش‌ها در واقع ضوابط اخلاقی یا اصول عملی شما هستند که یکی از موارد اساسی برای کسب و کارتان بوده و در دراز مدت تغییر نمی‌کنند.

اگر به تنهایی به عنوان صدابردار کار می‌کنید یا صاحب شرکت هستید، می‌توانید ارزش‌های خود را در کسب و کارتان ابراز کنید. اگر با شریک دیگری کار می‌کنید، باید اطمینان بیابید که ارزش‌های شخصی شما هماهنگی قابل قبولی با ارزش‌های سازمان داشته باشد.

این کار به پیشگیری از بروز مشکلات کمک می‌کند، اما مهم‌تر از آن، این است که کسب و کار شما را در مسیر صحیح هدایت خواهد کرد.

صدابردار

نوشتن آزادی‌بخش است

یک قاعده‌ی کلی در برنامه‌ریزی استراتژیک این است که «برنامه اگر مکتوب نشود، برنامه نیست.»

درست است، باید در مورد همه‌ی مسائل فکر کنید و بله، ممکن است حافظه‌ی خوبی هم داشته باشید. اما نوشتن هم موجب شفاف‌سازی می‌شود و هم آزادی‌بخش است.

یکی از مزایای دیگر نوشتن این است که می‌توان محتوا را با سایرین به اشتراک گذاشت: شرکای کاری شما، همکاران، کارمندان، خانواده، سرمایه‌گذاران، فروشنده‌ها یا سایر سهام‌داران.

فعلاً دست به کار شوید و پیش‌نویس بیانیه‌ی مأموریت خود را آماده کنید، یا اگر قبلاً نوشته‌اید آن را بازبینی کنید. کار را با کامل کردن جمله‌ی زیر شروع کنید:

ما وارد این کسب و کار شده‌ایم تا…………………………. .

تبریک! شما اولین گام را برای درک اصول کسب و کار و ارتقای کسب و کار خود در حوزه‌ی صدا برداشتید. در مقالات آتی به مقوله‌ی برنامه‌ریزی کسب و کار خواهیم پرداخت. موفق باشید، و نوشتن را فراموش نکنید!

اشتراک گذاری این نوشته

دیدگاه شما چیست ؟

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *